يادداشت اخير دکتر امير ساعدي داريان در روزنامه مردم سالاري
چهارشنبه 3 خرداد 1396
متن کامل اين خبر را در وب سايت مردم سالاري بخوانيد.
مديريت بحران در حوزه خطرات آتشسوزي ساختمان
امير ساعدي داريان*
آتشسوزي پديدهاي است که هر ساختماني در طول عمر خود احتمال مواجه شدن با آن را دارد. اين خطر در حدي است که در بسياري مواقع احتمال رخداد آتشسوزي براي يک ساختمان بالاتر از احتمال بروز زلزله براي آن سازه تخمين زده ميشود. علاوه بر علل معمولي که احتمال بروز و وقوع آتشسوزي را رقم ميزنند، در کشورهايي مانند ايران که شبکه گاز ملي دارد آتشسوزي بعد از زلزله امري قطعي است. لذا با توجه اين موارد مديريت بحران در حوزه آتشسوزي مسالهاي حياتي است. وقوع حادثه پلاسکو به خوبي نشان داد که متاسفانه شهرداري تهران و ارگانهاي ذيربط در اين حوزه به هيچ عنوان شناخت درستي از اين پديده ندارند و لذا عدم شناخت کافي موجب ميشوند که حتي در صورت داشتن همت کافي براي مديريت بحران توانايي و دانش لازم را نداشته باشند. در حوزه آتشسوزي و اثرات آن بر ساختمانها،مثلثي تحت عنوان مثلث حيات تعريف ميشود . هر يک از اظلاع اين مثلث يکي از اصول اساسي مواجهه با پديده آتشسوزي ميباشد.
يک ضلع اين مثلث بحث تيمهاي امدادي و دامنه فعاليت آنها ميباشد. امروزه با افزايش ساخت و ساز و گسترش ابعاد ساختمانها بالاخص ساختمانهاي تجاري و اداري و همچنين افزايش ارتفاع آنها عملا حوزه تاثير اکيپهاي امدادي به چيزي حدود 10 تا 20 درصد کاهش يافته است.
ضلع دوم مثلث حيات، تدابير فعال ميباشد. اين تدابير مجموعه عملکردهايي هستند که در داخل ساختمان تعبيه ميشوند و همزمان با بروز آتش فعال ميشوند . مانند آشکار سازههاي دود، آبفشانها و ... . اين عملگرها مهم بوده و وجود آنها در يک ساختمان ضروري است وليکن آنها نيز محدوديتهاي متعددي دارند به عنوان مثال معمولا با بروز آتش و ادامه يافتن آن در زماني حدود 20 تا 25 دقيقه منبع آب آبفشانها به اتمام ميرسد و علاوه بر آن اين سيستمها با گسترش آتش به دليل از بين رفتن زيرساختهايشان در بدنه سازه از چرخه خارج ميشوند. لذا تدابير فعال نيز امروزه دامنه تاثيري حدود 20 تا 30 در صد دارند. ضلع سوم و مهمترين ضلع مثلث حيات تدابير غيرفعال ميباشند. اين تدابير به ماهيت خود ساختمان در طول دوران ساخت و طراحي و اجراي سازه مرتبط ميباشند. متاسفانه اين بخش از مديريت بحران آتشسوزي عملا در اين کشور مورد توجه قرار نميگيرد. امروزه در سطح دنيا مطرح ميشود که آتشسوزي نيز همانند زلزله و باد يک تير است و سازه بايد جهت تحمل آن طراحي شود. در اين روش همانگونه که ابعاد تيرها و ستونها و اتصالات جهت تحمل بارهاي ثقلي و لرزهاي طراحي ميشوند و اثرات آنها در طراح لحاظ ميشود ، بار گذاري آتش نيز در فرآيند طراحي دخيل شده و اثر آن لحاظ ميشود. لذا در نهايت ساختماني طراحي و اجرا ميشود که قادر به مقاومت تا حد قابل قبولي در برابر آتش ميباشد. البته در اين بخش انواع پوششهاي ضدحريق نيز قابل استفاده هستند. اين بخش حوزه اثري حدود 40 تا 50 در صد دارد. بررسي و توجه به موارد ذکر شده نشان ميدهد در کنار تجهيز روز افزون نيروهاي امدادي و به کارگيري تجهيزات فعال (آب فشانها و آشکار سازههاي دود) در داخل ساختمانها بايستي اصل مساله که همان مد نظر قرار دادن آييننامهها و مقررات روز دنيا در حوزه طراحي ساختمانها در برابر آتشسوزي (مهندسي ايمني آتش سازهاي) ميباشد براي کليه طراحان، مشاوران و مجريان اين حوزه اجباري شود. با اجباري شدن اين روش طراحي ساختمانها در شهر قطعا تحت شرايط آتشسوزي تخريب کلي نخواهند شد و در بدترين سناريو ممکن آتشسوزي فقط امکان بهرهبرداري خود را از دست خواهند داد. انجام اين مهم نيازمند همکاري و همراهي دستگاههاي متعدد و در صدر آنها شهرداري تهران ميباشد.